- این موضوع 3 پاسخ، 3 کاربر را دارد و آخرین بار در 6 سال، 2 ماه پیش بدست به‌روزرسانی شده است.
-
نوشته‌ها
-
-
ای سنگدل ان دل که سپردم به تو باز آر
من دل به تو دادم تو چه دادی به من زار؟هرگز نرسیده ،نرسیده به من از تو
جز درد سر و درد دل و غصه و ازاردر اتش هجران تو من سوختم اما
انگار نه انگار تو ،انگار نه انگارمن پای نهادم به ره عشق و محبت
تو پای نهادی به دلی خسته و بیمارمن عاشق تو هستم و تو عشق من هستی
گفتی به من این جمله نه یکبار که صدبارانکس که شکسته کمر عهد توهستی
حالا تو طلبکاری و من سخت بدهکار؟تقصیر خودم بود که در عصر خیانت
دنبال وفا بودم و یک یار وفادارحالا که نه یاری ونه داری سر یاری
ای سنگدل ان دل که سپردم به تو بازآربازیچه به دستت نشوم مثل کسی که
از گیسوی پر پیچ توخود را زده بردارمن میروم از پیش تو تا خوب بدانی
قدر من و قدر دل و هر محرم اسرار*بیداد*
-
سلام دوست عزیز
واقعا سروده پر احساسی بود.
بنده منتقد حرفه ای نیستم. امیدوارم به زودی دوستان پیشکسوت به جمع ما اضافه بشن تا این چنین اشعاری نیز مورد نقد و نظر قرار بگیرنفقط خواهشی که دارم لطفا بخش اطلاعات کاربری اطلاعات شخصی تون رو تکمیل کنید
با تشکر
-
به به
درود احمد جان بیداد خودمی
خوشحالم که باز هم شما رو اینجا زیارت میکنمخانه که باشد یار پیدا میشود
انجمن مهیا که شود شاعران هم یکی یکی
پیدا میشونددرمورد شعر هم که احساس زیبایی داشت و خیلی گیرا بود
هرچند نقد همیشگیمو به شما هنوز یادمه که سعی کنید کمی تعابیر و عبارات نو رو در شعر بگنجونید مثل بیت نهم که خیلی دلنشین شده ولی با این حال شعر بسیار زیبایی استدرمورد وزن شعر هم نمیدونم شاید ایراد دیگه از منه که خیلی وقته رفتم تو حوزه ی شعر نو و دیگه تشخیص وزن برام سخت شده ولی با این حال میگم فکر کنم وزن مصرع نهم ایراد داشته باشه.
مانا باشید و سربلند دوست گرامی.
-
-
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.