آسمان کوچک خوشبختی

  • این موضوع 1 پاسخ، 1 کاربر را دارد و آخرین بار در 3 هفته، 5 روز پیش بدست
    مشارکت کننده
    به‌روزرسانی شده است.
نمایش 1 پاسخ رشته ها
  • نویسنده
    نوشته‌ها
    • #6820
      مشارکت کننده

      در سراسیمه ها ی شیبی تند
      لحظه ایی که شفق های قطبی،خود را در جایی میبینند که آفتاب عمود به زمین میتابد
      لحظه ایی که علف های هرز، صنوبر را میچاپند
      و درمی نوردند ستون ها و باورهای جنگل را
      در آن هنگام که کودکان پیچیده در نرمینه های حریر و ابریشم
      بی خبر
      خود را در زمانه ی، پدر کیست نام مادر چیست میینند
      در تنگنای خیانت
      عدالت به سوگ مینشیند
      و مرثیه های طولانی بی نتیجه و خنده دار میخواند
      فرقی نمیکند که عنوان حضور تو
      دوست باشد یا خواهر
      بهترین همسایه
      همکلاسی باشی یا عشقم
      کناه باشی، برزخ باشی
      جمعه ها صبح،عسل باشی؛
      موقع صیحانه

      یا که دور از دسترس
      هم درد
      هم دل
      هم غم
      هم سن

      سبز و آبی
      نبلی ، ارغوانی
      تیره ، روشن،
      …….سالاری
      گیرا و زرد کهربایی

      من تو را جان میخوانم
      رفیق ناب مینامم
      رفیقم باش لطفا
      در میان شراره ی تردید وهیمنه های گداخته ی شک
      یقینم باش لطفا
      رفیق ناب من باش
      .
      .
      ……………….. لطفا

    • #6821
      مشارکت کننده

      شاعر شعر مذکور خودم هستم fayyazkoohi
      در خدمت شما هستم امیدوارم که از نظر فنی و مناعت طبع ذره ایی بهره برده اشد این اثر

نمایش 1 پاسخ رشته ها
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.