شعر انتتقادی اجتماعی بخش دوم کورش بهزاد

به انجمن شاعران جوان خوش آمدید انجمن ها شهر انجمن اشعار موضوعی شعر انتتقادی اجتماعی بخش دوم کورش بهزاد

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • نویسنده
    نوشته‌ها
    • #4069
      مشارکت کننده

      شهر غریب!

      های ابری که از اینجا گذری !
      های ،،، ای غربتی هرجایی !
      از چه سرماست که فریاد زنی؟!
      ازچه باری ست چنین بی تابی؟!

      همچو تقدیرمن از درد ، پری ؟!
      یا ،،ازآن روی سیه ، بیزاری؟!

      چشم تو، خیس تر از تر شده است!
      شاید این حال تو از من شده است !

      شهرمن ، جای هزاران درد است !
      سینه ی کودک شهرم سرداست
      مادر خانه،، ندارد مردی!!
      مردها،،، پرشده از نامردی!!

      ازچه روی است که ما ، این شده ایم؟!
      خسته از هم ،،، همه، تنها شده ایم؟!

      پای هرکوچه، هزار آدم کور،
      چشم ها شان، تهی از شادی و شور !
      دل هرکس شده همرنگ غروب؛
      زندگی ، تنگ تر از تنگ غروب !
      دیگر این قسمت بی قیمت چیست؟!
      توبگو ، قدر چنان هیبت چیست؟!
      تو بباری به شب؛ آرام تری؛
      تو بباری به امید سحری؛
      تو بباری، ببری روی سیا
      ولی افسوس زباریدن ما !

      کاش باران تو ، بوسه می شد !
      سیل می آمد و من ، ما می شد!

      بوم بد یمن ، سر ما بوسید!
      ریشه ی خاک دل ما پوسید!!

      آری ای ابر ، تو را جان خدا !
      جای فریاد ، کن این شهر، دعا !
      برو آن خانه که حالی باشد !
      دل خوش ، تکه نانی باشد !

      ابر گریان ، به چه کاری آید ؟!
      شهر بی شوق، خودش می بارد!
      ناله کم کن ، ببر این سایه ی تر!!
      حال ما گو ، به ده بالاتر !

      بلکه بشنید کس، این حال عجیب !
      چاره ای کرد بر این شهر غریب !
      شماره ثبت کتاب مار در شاهرگ باور شهر ark:/13960/t55f91v45 قابل دانلود در لینک زیر

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.