شعر انتتقادی اجتماعی بخش سوم کورش بهزاد

به انجمن شاعران جوان خوش آمدید انجمن ها شهر انجمن اشعار موضوعی شعر انتتقادی اجتماعی بخش سوم کورش بهزاد

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • نویسنده
    نوشته‌ها
    • #4070
      مشارکت کننده

      پرکشیدن از میان خود
      و رهاشدن از آدم ها !

      مهلت بده؛ ای زندگی، فرزند خوانده را !
      این آدم از خود گریز خانه رانده را !
      بگذار تا تنها شود، آنی به حال خویش !
      بگذار تاکه بگذرد از ریشه های خویش !

      دستی بزن که پا بگیرد، زیر پای خاک !
      تا یاد گیرد خیزش از سرو بلند و تاک !
      حسرت شده تا از من و دنیا رها شود !
      از بند بند ریشه ها ی خود، جدا شود !

      خواهد که با ستاره یا گلها سفر کند !
      از دوزخ گمراه آدم ها، حذر کند !
      خواهد که چون باران و دریا، دیده، تر کند !
      آن چشم های خیس را، از خنده پرکند !

      با او مگو از شاه آدم، بگذر از گدا !
      او را ببر، تا وادی از آدمی رها !

      من دردها دارم بیا، ای کودک درون !
      بامن بمان، تا پرکشم از تنگی ام برون !
      رفتن شده حسرت، میان پیله، می تنم !
      می خواندم پروازها، آن پیله می کنم؟!

      آخر، از این زندان، شبی پرواز می کنم !
      زنجیر صدها ناله و غم باز می کنم !
      شماره ثبت کتاب مار در شاهرگ باور شهر ark:/13960/t55f91v45 قابل دانلود در لینک زیر

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.