قلب یخی

نمایش 2 پاسخ رشته ها
  • نویسنده
    نوشته‌ها
    • #549
      مشارکت کننده

      من غروبی تلخم
      بعد هجران از عشق
      من شکستم آرام

      چشم ها را بستم
      مُهر و مومی بر دل
      درحصارش محبوس
      آن رها گشته یاغی
      آن دل سر به هوا گشته مجنون

      آسمانی ابریست
      این هوا چتر میخواهد و بس
      زیر باران رفتن هوس یار به دل میخواند

      باز کردم چتر را
      زیر باران رفتم
      بی هیاهو ،لرزان

      بعد هجران از عشق
      من شکستم آرام
      در سکوتی سنگین
      nasim.roz

    • #550
      مشارکت کننده

      بسیار بسیار زیبا و عالی ست.خوش قلم هستید.

      • #554
        مشارکت کننده

        سپاس از لطف شما

    • #562
      مشارکت کننده

      با درود

      ممنون از اشتراک این شعر
      فقط در قالب نظر شخصی چند نکته ای رو یاد اور میشم

      اولا در این بند (آن رها گشته یاغی
      آن دل سر به هوا گشته مجنون)

      کمبود فعل بسیار به چشم میخوره و اگر قصد حذف به قرینه ی لفظی رو دارید باید حداقل یکبار از فعل استفاده کنید

      ثانیا سعی کنید بیشتر از آرایه های ادبی بهره ببرید زیرا شعر نو به فراورانی بهره وری از آرایه ها مشهوره
      ثالثا سعی کنید کمی بیشتر زبان شعر را نو کنید زیرا تعابیری که بکار بردید بسیار تکراری و شنیده شده هستند

      مسائلی رو که عنوان کردم به پای خرده نظرات شخصی من بگذارید وگرنه مشخص است دستی بر آتش دارید

      مانا باشید.

نمایش 2 پاسخ رشته ها
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.