آخرین آواز قو

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • نویسنده
    نوشته‌ها
    • #482
      مشارکت کننده

      کسی در شهر ما ، اشک شقایق را نمی فهمد
      صدای ” آی آدمها”ی عاشق را نمی فهمد

      میان های و هوی کوچه های قرن دلتنگی
      الفبای سکوت پشت هق هق را نمی فهمد

      کسی معنای هذیان های باران خورده ی شبها
      و طعم حسرت و آیینه ی دق را نمی فهمد

      و رنج یک قناری از غروب ساقه هایی که
      شده تسلیم باد ناموافق را نمی فهمد

      و زخم ضربه ی شلاق طوفان های دلشوره
      که مانده بر تن رنجور قایق را نمی فهمد

      کسی جاپای اشک کوچه را در سرفه ی کشدار
      و تکرار تپش های دقایق را نمی فهمد

      کسی که در “خیال یاس” من ، اندوه پاشیده
      شکوه اشک سرشار از حقایق را نمی فهمد

      سرود گنگ قو ، پیچیده در خاموشی مهتاب
      کسی تنهایی یک قوی عاشق را نمی فهمد

      محمد جوکار “یاس خیال” ۱۳۹۶٫۰۲٫۳۱

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.