به انجمن شاعران جوان خوش آمدید › انجمن ها › شعر انجمن › شعر عروضی › در انتظار یار ۳۱
برچسب ها: قوانین انجمن شاعران جوان
- این موضوع 11 پاسخ، 3 کاربر را دارد و آخرین بار در 3 سال، 2 ماه پیش بدست
مدیرکلبهروزرسانی شده است.
-
نویسندهنوشتهها
-
-
21/02/03 در 01:55 #3227مشارکت کننده
۱ چونان شمع، دارم دلی شعله افروز
در فراغش شب تا سحر کنم گریه جانسوز
۲ ای خلق، عشق و جنون را ز من بیاموز
دلم چون دل مجنون گرفته آتش و سوز
۳ ماهرخم مرا برده ای ز یاد ، کجایی؟
در دام عشقت اسیرم، نخواهم آزادی
۴ هزاران دل به تو دادم کجایی؟
جان به لب رساندم،بگو کی آیی؟
۵ به اعجاز آن چشمان ناز، شدم گرفتار
دستم را ز دستان گرمت ، نگه دار
۶ کی شوم در آغوش تو، از خواب بیدار؟
گردگارا، فاطمه مرا در سلامت نگهدار
شاعر: حسین مراغه
( فاطمه جان، خوشحالم در روزگاری به سر میبرم ، که تو
هم در آن روزگاری) -
21/02/07 در 22:49 #3280مسدود شده
سلام.
جناب حسین اقا مراغه این شعرهایی که نوشتید بر چه وزنیه -
21/02/08 در 00:29 #3284مشارکت کننده
سلام، اشعار من غیر از اشعار عاشقانه که از روش ترکیب
و قصیده انتخاب میکنم، ولی در بقیه اشعارم از مسمط
و ترجیح بند استفاده میکنم، شما بهتره برید اول در مورد
شعر و اصول و مبانی شعر تحقیق و تفحص کنید، و بعد
اون موقع بیایید در مورد اشعار دیگران نظر بدید -
21/02/08 در 14:48 #3294مسدود شده
خب استاد هر شعری با هر سبکی اول باید وزش مشخص باشه.سوال من راجع نوع شعر نبود پرسیدم وزن شعرتون چیه
-
21/02/09 در 00:20 #3295مشارکت کننده
آقای باسواد، در تقطیع ارکان و افاعیل عروضی اکثرا
من از: مستعفلن فع مستعفلن و فاعلتن و مفاعیل و
مفاعیلن و فعالتن و فاعلات استفاده میکنم، اگه
تا حالا تو عمر گهربارت ده بیت شعر سروده باشی
حتما مفهوم و معنای ابیات و اوزان اشعار منو
درک میکنی، و اگر تا بیشتر از هزار بیت شعر نگفتی
و تاحالا تو مفاحل شعر و ادب ازت تقدیر نکردند،
توصیه میکنم، هیچوقت اشعار دیگران را از روی
خامی مورد انتقاد قرار نده، موفق باشی -
21/02/09 در 03:45 #3299مسدود شده
استاد چرا ناراحت میشی من فقط سوال کردم مگه نقدی هم بود تو حرفام
خب من بقول شما سواد ندارم شما بفرمایید چجوریه اخه وزن جملات از جور در نمیاد.البته سوال دارم میپرسم
۱ یار ما بسی بی محلی میکند
تن ت تن ت/ تن تن ت تن/ تن تن ت تن
جدا ز عشق من جدایی میکند
ت تن ت تن/ ت تن ت تن/ تن تن ت تن
۲ من ندانم کجاست؟ او دوری میکند
تن ت تن تن/ ت تن ت نن/ تن تن تن ت/ تن
ماهرخم آید و بر دلم روشنایی کند
نن ت تن تن/ تن ت تن ت /تن ت ت تن /تن ت نن
۳ فاطمه مقصودت ز این بی توجهی چیست؟
تن ت ت تن/ تن تن ت تن/ تن ت تن ت/ تن تن
دلارام، آخر که دوری، رسم وفا نیست
ت تن تن ت/ تن تن ت تن/ تن تن ت ت/ تن تن
۴ خواهم دانم که دانی انتظار چیست؟
تن تن تن نن/ ت تن تن تن /ت تن ت تن
یا که در دلت مهری ، به من نیست
تن ت تن ت/ تن تن تن ت/ تن تن
۵ نداری توجهی به دیدگان خیسم
ت تن تن ت/ تن ت تن ت/ تن ت تن ت/ تن -
21/02/09 در 03:53 #3300مسدود شده
۱ چونان شمع، دارم دلی شعله افروز
تن تن تن تن تن ت تن تن تن تن تن
در فراغش شب تا سحر کنم گریه جانسوز
تن ت تن تن نن تن ت تن ت تن تن ت تن تن
۲ ای خلق، عشق و جنون را ز من بیاموز
تن تن تن ت ت تن تن ت تن تن تن تن
دلم چون دل مجنون گرفته آتش و سوز
ت تن تن ت ت نن تن ت تن ت تن تن ت تن
۳ ماهرخم مرا برده ای ز یاد ، کجایی؟
تن ت تن ت تن تن ت تن ت تن ت تن تناینم یکی از سروده های شماست.عرض کردم سوال دارم میپرسم فقط
-
21/02/09 در 07:55 #3301مشارکت کننده
شاعر و آقای محترم، وزن اشعار عاشقانه برگفته از
مکنونات و حس شاعر منشأ میگیرد، بلکه نمایانگر
احساسات و در آمیخته با کلماتی است که قافیه
اشعار را بهم مربوط میسازد، گاهی از اوزان فاعلتن
و گاهی مفاعیل و مستعفلن فع مستعفلن، وزن
میگیرد، به شما که رهجو شعر و معرفت هستید
توصیه میکنم غیر از اشعار این بنده حقیر، سری
هم به اشعار حضرات مولانا و اوحدی مراغه و
حضرت سعدی بزنید، اونوقت بیان جملات من براتون
قابل فهم تر ، خواهد شد، اگه میخوای تو زمینه شعر
پیشرفت کنی بهتره در باره اصول و مبانی و مفاهیم
شعر، تحقیق و تفحص کنی، من هم اگه کمکی از
دستم بر بیاد کوتاهی نمیکنم، در ضمن من که
سلطان الشعرا که نیستم، در حد خودم و در حد
تفکر و احساساتم شعر ارائه میدم، امید که مقبول
نظر شاعران و نظر خداوند قرار گیرد، موفق و پاینده
باشی -
21/02/09 در 11:56 #3304مسدود شده
ولی به ما گفتن شعر وزن داره قائده داره.یعنی این نیست که همینجوری کلمات رو بذاری کنار هم بگی این تیکش فاعلتن بفد فعلتن بعدیش مففول و….نمیشه ها…
بعد دقیقا منظورتون چیه که نوشتید غیر از اشعار من له اشعار مولانا و سعدی هم مراجعه کنم یعنی شما و اونها همه تون شاعرید بعد شما توصیه میکنی غیر از اشعار شما با اشعار بزرگان دیگه هم اشنا بشم درسته؟!
استاد به نظرم شما نوعی توهم داری.کمی بیشتر روی حرفم فکر کن.این فضا رو هم برای شما درست نکردن که یکنفره اشغال کردی رابرا داری چیز مینویسی.واسه خودت داستانی هستیا-
21/02/10 در 15:31 #3334مدیرکل
سلام
مطالب خلاق قوانین حذف گردید
به یاد داشته باشید که انجمن محل یادگیری ادب و هنر است
تمسخر و فحاشی در فضای انجمن جایی ندارد.
در صورت مسموم کردن فضای انجمن و تخطی از قوانین کاربری شما مسدود خواهد شد.
-
-
21/02/09 در 14:46 #3306مشارکت کننده
هر که نقش خویشتن بیند در آینه، صدها نفر از
اشعار من تعریف کردند، تو هم اگه هنری داری
بسم الله، تو هم اگه توان شعر گفتن داری شعر
بذار، چرا به دیگران حسادت میکنی، تو هم هر جور
که میتونی شعر بذار، در ضمن این سایت و انجمن
که مال تو نیست، به تو اصلا ربطی نداره،
اگه تو هم عرضه داری شعر بذار و اگه نداری
دیگه حق نداری در مورد اشعار من نظر بدی،
دیگه لطفا اسمتو تو نظرات اشعارم نبینم، من
نمیگم شعرهای من بی نظیره، تنها کسی که
اشعارش در این آب و خاک بینظیر بود فقط
حضرت سعدی (ره) بود، من خودم منتقد شعرم
تا حالا دو بار از من تجلیل شده، تو تنها کسی هستی
که این حرفها رو میزنی، -
21/02/09 در 15:01 #3307مشارکت کننده
غره مشو که مرکب مردان مرد را در سنگلاخ بادیه
پیها بریدند، نومید هم مشو که رندان جرعه نوش
با یک پیاله به منزل رسیدند،
تو هم اگه هنری داری شعر بذار تو انجمن، ما
خوشحال میشیم اشعار شما رو بخونیم
در ضمن در مورد اشعار من دیگه نظر نمیدی،
کسانی میتوانند نظر بدن که خودشان بسیار
شعر گفتن و معنی و مفهوم شعر را میفهمند،
-
-
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.