رازِ دل

نمایش 1 پاسخ رشته ها
  • نویسنده
    نوشته‌ها
    • #4933
      مشارکت کننده

      رازِ دل در طلب دوست برفت
      عقلْ،مدهوش و دلِ رام برفت

      از چه رویْ شِکوه کنم،چرخ زمان است مرا
      که دل و دین و جهان در طلب دوست برفت

      ای الٰها دل ما چون به نسیمی خوش بود
      وایِه دل به غَیایه و طوفان برفت

      همچون آن گلشنِ ژاله نشان
      گلِ گلگون زِ رخ ما برفت

      ما که خوشنود زِ آواز جهان
      میل آفاق ز دل ما برفت…

      کوثر سعدی

    • #5638

      عمری در کنج خلوت نشستیم،تا دلبری در خانه ی مارا زند ،

      ما نشستیم و ندانستیم که شاید،رقیبان در دلبر ما را زند ،

      عمری در پیچ و خم گیسویش به خود پیچیدیم و خمیدیم ،
      باز ابرو خم نکردیم و با شور وشوق نازش کشیدیم،

      هر چه هجر یار به دیری کشید،
      مابه فال نیک کشیدیم ،
      عاقبت هم هر چه کشیدیم از آن فال کشیدیم .

      نه هم چو مجنون در دشت ناله کشیدیم ،
      نه هم چو فرهاد بر کوه تیشه کشیدیم،
      ما هر چه از این عشق کشیدیم،
      با دل و سر و جان کشیدیم.

      «آیدین هاشم نژاد»
      (داغتکین)

نمایش 1 پاسخ رشته ها
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.