هر شب از عشقی که دارم، با تو صحبت میکنم
با تو در تنهایی ام، تنهایی عادت میکنم
با صدایت میزنم پرسه میانِ ماه و شب
در میان سایه ها، حس شهامت میکنم
مینویسم روی برگ و میدهم بر دست باد
بر سر عشقت بدان، هر شب رقابت میکنم
مینشینم ساکت و خیره به چشمان تو ام
بی تفاوت با زمان، یک خواب راحت میکنم
میزنم طعنه به مجنون، اینکه من مجنون ترم
همچو نقاشی نظر، بر روی ماه ت میکنم
قایقی از سینه ات می سازم و پارو زنان
میروم در آسمان، آنجا تجارت میکنم
در چمنزار دو دستت، غرق در رویای خود
با خدا همبازی ام، با او نگاهت میکنم
هر طپش نجوای نبضم، گفتن اسم تو است
هر کجا باشی، من آنجا را عبادت میکنم
چون که از جنس منی، این شعر هم از جنس توست
من تو را در این غزل، با عشق دعوت میکنم
#حسین_قالیباف
#تابان
http://taban-poet.blogfa.com