کوک دلم برای تو ، هر نفسم به یاد تو
ای که طلوع عشق تو ، ساخت ترانه های من
با هر قدم به سوی تو ، با هر دمی به روی تو
ای که دو چشم مست تو ، پرت کند حواس من
هستی من برای تو ، حال خوشم برای تو
ای که سکوت محض تو ، جان کند از هوای من
در دل شب هوای تو ، جام می و شراب تو
ای که فقط نوای تو ، مایه آرامش من
ساز شوم برای تو ، رقص کنم به پای تو
عطر تن قشنگ تو ، زنده کند هوای من
سرخی گونههای تو ، هشتی ابروان تو
لعل لب و زبان تو ، جلوه دیدگان من
صبح کنم کنار تو ، شام کنم به پای تو
ای که غروب عشق تو ، خاک کند تمام من
کوک دلم برای تو ، هر نفسم به یاد تو
ای که طلوع عشق تو ، ساخت ترانه های من
شاعر: محمدرضا شیخ الاسلامی نوری