فرار

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • نویسنده
    نوشته‌ها
    • #6794
      مشارکت کننده

      شعر هایت خون میکند تمام دل ها را
      ماندنت برده است آرامش منزلها را
      آفتاب کجا تواند آب کند یخ این قلب ها را
      ماجرای تو جان فرساست بسی ساروانها را
      قصه تلخ تو می برد آرامش ساحل ها را
      تو چرا یاد نداری ؟ آن قول و قرار با خواهر ها را
      پس چرا باز، آتش میزنی بال و پر سار ها را ؟
      مگر ندانی جزء فراق راهی نیست این دردها را؟
      مگر شود به جزء صبر حل کرد این مشکل ها را؟
      حال بگو ، آیا جز فرار راهی هست مرا ؟
      دیدی که دوزخ زبانه میشود چو بیند روی مجرمها را

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.