محبت نمی یابم

نمایش 4 پاسخ رشته ها
  • نویسنده
    نوشته‌ها
    • #409
      مشارکت کننده

      به لب دریا چو بیابان آب نمی یابم
      در این جهان بی پهنا یار نمی یابم
      به آسمان چو گردم نیم ، ستاره ای
      برای بخت و کمال نمی یابم
      به سرکوی کوی دوست بهریک نظری
      در آنجا به جز طعنه و ریا ، نمی یابم
      به خود پیچم ز درد ناله چون کمند
      درخودم جاه وریاست وجلا نمی یابم
      به اوگویم که من بجز فنانمی خواهم
      ولی یار با محبت و رضا نمی یابم
      به وقت درد و رنج و مهنت و اندوه
      در برم یار با وفا نمی یابم
      به وقت سمع و سور و. شادی
      دربرم یاروهمدم و همسری نمی یابم
      به سرش فهم و شادی و ادراک
      در خودم جز پوچی و فنا نمی یابم
      به شیوه ها و ناله هایم نگر عاشق
      که جز از غم ، زندگی نمی یابم
      به شاعربگوبارخود بندوزحمت کم کن
      که هرجا نگرم مهر ومحبت نمی یابم

    • #420
      مشارکت کننده

      سلام،بسیار لطیف اما بسیارتلخ ،لطافت طبعت عالیست سعی کن از لحن تلخ وسیاه استفاده میکنی کوتاه و پرتر بنویسی،

    • #422
      مشارکت کننده

      ممنون.سپاسگذارم

    • #444
      مدیرکل

      سلام جناب خلیق معینی گرامی
      بسیار پر احساس می نویسید.
      شعرتون از لحاظ وزنی کمی ایراد داره. با استعداد سرشاری که دارید بهتره بر شعر عروضی مسلط بشید تا اشعار تمام عیاری بسرایید.
      مانا باشید
      در پناه حق

    • #455
      مشارکت کننده

      ممنون از لطفتون سعیمو میکنم بعضی از اشعارم مال قبله.

نمایش 4 پاسخ رشته ها
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.