مرگ نوران

  • این موضوع 0 پاسخ، 1 کاربر را دارد و آخرین بار در 2 هفته، 6 روز پیش بدست Noran به‌روزرسانی شده است.
نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • نویسنده
    نوشته‌ها
    • #6853
      مشارکت کننده

      نوران به تو همی نازد که می دانی
      ارغوانی نگویی که تباهی که جانی

      هستی رضایی فر هستی رضایی فر
      بشتاب تا نشود جدا تنم از سر

      ای جانا ای دانا ای یارا ای آرام
      تو نیستی همچون من بی کام و ناکام

      پس از مرگ خویش دگر ندارم جانی که دانی
      مرا نیست احساسی و بینایی و هیچ نشانی

      راستینی و مخلصی و یکرنگ و ایران ستانی
      من راغم و تو باغی و رخساری تراب سانی

      شوق و شور و اشتیاق امروزم همه را تو بانی
      ورنه‌ فردا که روم دگر کس مرا نمی برد نامی

      نگویند که او تن و مال را همه بر هستی نهاد
      همه سر را در ره او به بازی و سختی همی داد

      من در کمین گل سرخ و تو افشین و گلرخ‌
      بنده بی رخم چو خار تو مهدیس وماهرخ

      پس از آن جامه ات شمیم و من پیرهنم تقدیم
      تن تو سلیم و سالم می شود و پیکر من تعظیم

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.