مسیر تو

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • نویسنده
    نوشته‌ها
    • #4207
      مشارکت کننده

      در دفترم قدم زدم با قلمم مسیر تو
      آخِر کجا شود رها؛ دل چو شود اسیر تو

      آزادیم اسارت است؛ بی بند تو خسارات است
      ویرانیم عمارت است؛ چون لحظهٔ اشارت است

      دلخوش به یک دیدار تو؛ از خون دل اشعار تو
      جانم شده بیمار تو؛ خالی ز من افکار تو

      خواهم ببینم روی تو؛ ساکن شوم در کوی تو
      بویم ز آن گیسوی تو؛ زنجیر من آن موی تو

      دارم به یادم یاد یار؛ آید به ذهنم بی‌شمار
      افکار بد از انتظار؛ هر آنِ آن پر انزجار

      بشکن تو پس حصْر و قفس؛ افکار بد از پیش و پس
      حاشا شوم رامِ هوس؛ تنها تو دل را دادرس

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.