من خودم را کشتم

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • نویسنده
    نوشته‌ها
    • #6742
      مشارکت کننده

      من خودم را کشتم
      آن روز که غرورم را پیش چشمانت شکستم
      و تو ندیدی
      آن روز که جهانم را وقف چشمان تو کردم
      و تو پایان جهانم شدی
      آن روز که جانم را به چشمانت سپردم
      و تو چشم بستی
      بی آنکه بدانی کسی در چشمان تو دنیایی دارد
      امیدی دارد
      رویایی ساخته
      آرزو ها دارد
      و تو چشم بستی
      بی آنکه بدانی یک جهان عشق از چشمان تو بر خاک می افتد
      بی آنکه بدانی
      یک قلب شکست
      یک انسان سقوط کرد
      و یک عاشق سوخت
      بی آنکه بدانی بی آنکه دستت خونی شود
      مرا کشتی
      کاش بیهوده نگاهت به این حوالی نمی آمد
      یا کاش من چشمانم را درویش می کردم
      و کاش آنقدر در چشمانت نمی ماندم که پیر شدنم را ببینم
      و پرپر شدنم را
      #سعید جلالفرد _ ۴ اسفند ۱۴۰۲

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.