میروم تا دم در

  • این موضوع 0 پاسخ، 1 کاربر را دارد و آخرین بار در 6 سال پیش بدست afrasiyab23 به‌روزرسانی شده است.
نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • نویسنده
    نوشته‌ها
    • #539
      مشارکت کننده

      میروم تا دم در
      که نشینم و بینم
      که بگویم با خود…
      چه هوای سردیست
      با خود به خشانت گویم
      که چرا کارگه روغن خراطین را
      با هوای گرم و نرم خود
      رها کرده و هوس دم در بکردم
      باز خوام گشت به کارگه خراطینم کنار کرمیانم
      کرمکی را خواهم کشت
      کرمکی را بفاشرم تا برود روغنش در خوی
      کرمکی دیگر را… آخ گاز کوچی بگرفت و رها کردم

نمایش 0 پاسخ رشته ها
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.