نثر ادبی برای امام عاشورا(ع)
بسمه تعالی
نثر ادبی برای امام عاشورا(ع)
شمس عاشورا بر خاک افتاد ! و هفتاد و دو کوکب خون آلود را به معراج توحید خواهد بُرد . رؤیای شمس شهدا تنها سر افکندن به پای محبوب توحید بوده است ! و داستان خونین کربلا را چشمه های خون فشان خواهند گریست ! آنگاه که سیدالشهدا به آسمان کربلا نِگریست و با حضرت یزدان مناجات کرد , دریای خون غرق ِ در طوفان گشت ! و ملائک مقرّب ِ عرش از حضرت توحید راز نور شهدا را پرسیدند و هنوز نام تو بر لب مرثیه پردازان عاشورا با آه ِ مظلومیّت همراه خواهد گشت و کشف تنهایی تو در ظهر خونین عاشورا را تنها , گودال سرخ خواهد فهمید . و ذوالجناح با تن خون آلود هنوز در پی نگاه مظلوم توست ! و به گودال خون خیره خواهد گشت ! امام عاشورا و خورشید شهدا در دلم طوفان ها خواهد گشت تا ظهر عاشورای ترا مجسّم خواهم کرد و اشک امانم نخواهد داد تا نیزه ی خون را در کوفه ی سیاه مجسّم خواهم کرد !
نویسنده :
سید محمد حسین شرافت مولا