بی عشق هوای دل من بهتر بود
بی عشق دلم از همه دل ها سر بود
ای کاش زمانی که صدایم کردی
پیمان صفردوست کسی دیگر بود
*****************
تا کوچکی از بند بلا می گذری
وقتی که به اوج می رسی در خطری
ماهیگیران که تور می اندازند
هر قدر بزرگتر گرفتار تری
*******************
از مزرعه و مترسک آسوده شدیم
هم صحبت بام های فرسوده شدیم
ما بچه کلاغهای خوبی بودیم
در شهر شما بود که آلوده شدیم
*******************
بالا تر از آنچه هر چکاوک باشد
زیبا تر از آنکه باد بادک باشد
از خاک رسیده ای به افلاک ای مرد
بی بال پریدنت مبارک باشد
******************
قفل و قفس دور و برت را بردار
از آینه چشمان ترت را بردار
من آمده ام با تو بمانم لطفن
از راه دل من پدرت را بردار
********************
مادر پسر تو جستنی نیست برو
این سنگ سیاه شستنی نیست برو
بر تربت من منتظر لاله نباش
قرآن و پلاک رستنی نیست برو